سالمندی موضوعی است که همه انسانها در مقطعی از زندگی خود، آن را تجربه میکنند. سالمندان جدا از پیوندهای عاطفی که به عنوان محور خانوادههای خود پدید میآورد، دارای ارزشافزوده در حوزههای مختلف به شمار میروند اما به طور طبیعی، مشکلات جسمی و نیازمندیهایی دارند که باید متولیان امر در جامعه به آنها بپردازند. بهتازگی وزیر کارو رفاه درخصوص تدوین برنامه برای سالمندان و ارائه آن به هیأت دولت از رئیس سازمان بهزیستی خواسته «طرحی را به عنوان سند سالمندی تنظیم و تدوین کند و به هیأت دولت ارائه شود تا این سند، ضامن تأمین نیاز سالمندان کشور باشد». علی ربیعی، همچنین خواستار ایجاد بانک اطلاعاتی جامع سالمندان تا پایان سال ٩۵ شده و اعلام کرده است باید بسیاری از فضاهای کشور برای استفاده سالمندان مناسب شود. سؤال اساسی که پیش میآید این است: تصور ذهنی افراد در جامعه پیچیده امروز از سالمند و سالمندی چگونه است؟ «سعید معیدفر»، جامعهشناس دراینباره به «شرق» میگوید: «توجه به تأمین اجتماعی در گروه سنی سالمندان به طور خاص یا معلولان، یکی از اقدامات مهم کشورهای توسعهیافته به شمار میرود. این موضوع یک وجه انسانی دارد و بخش دیگر آن در فرهنگ و آیین اخلاقی و دینی ریشه دارد. باید یادمان باشد این افراد از نظر جسمی متفاوتاند و حتی تواناییهایشان باید موردتوجه ویژه قرار بگیرد و عزتشان حفظ شود. به طور عادی در زندگی روزمره ممکن است سالمندان یا کمتوانان دارای مشکلاتی را ببینیم که حرمتشان هم زیر سؤال رفته است. اما باید توجه داشته باشیم این افراد به دلایل مختلف مانند بیماریهای جسمی و سنی نمیتوانند مانند بقیه باشند بنابراین باید با پذیرفتن این شرایط، رفتاری در برابرشان داشته باشیم که احساس عزت و شرف انسانیشان زیر سؤال نرود». استاد بازنشسته جامعهشناسی دانشگاه تهران میافزاید: «ابتداییترین معیار، اساس و وظیفه انسانی حکم میکند نسبت به کسانی که نسبت به ما شرایط نابرابر جسمی دارند، حرمت نگاه داریم؛ همانطورکه در ادبیات دینی و اخلاقی ما بر این موضوع تأکید شده است». او ادامه میدهد: «جامعه ما کمکم وارد مرحله میانسالی و سالمندی میشود و باید از همین امروز به فکر آینده باشیم و دقت کنیم که اگر به دلیل جنگ و بحرانهای آن زمان، نتوانستیم برای جوانان و نوجوانان به وظایف خود عمل کنیم، لااقل برای آینده آنان و دوره میانسالیشان تدابیری بیندیشیم». معیدفر اضافه میکند: «اگر کودکان، نوجوانان و جوانان امروز ببینند جامعه نسبت به سالمندان بیتوجه است، کمکم به این نتیجه میرسند که جامعه بیوفاست و این حس خطرناک است. با این تفکر، تلاش و مسئولیت اجتماعی رنگ میبازد و نوعی بیانگیزگی میان مردم رخنه میکند». این جامعهشناس خاطرنشان میکند: «توجه به ابعاد اقتصادی و رفاهیات سالمندان امری بدیهی است و باید این مسائل سالمندان بهدقت موردتوجه قرار گیرد و همانطورکه وزیر رفاه تأکید کرده است در ساختن شهر، پیادهروها، مراکز خرید و وسایل حملونقل عمومی، این افراد را نیز مدنظر قرار دهیم. توجه به سیستم بهداشتی، اجتماعی، سلامتی، درمان و معیشت سالمندان بسیار مهم است اما باید بدانیم به جز نگاه مصرفکننده به آنان باید دانش، تجربه و مهارت آنان را هم مدنظر قرار دهیم». سیاستهای رفاهی در کشورهای توسعهیافته، توجه به تأمین اجتماعی و رفع دغدغه آتیه در گروه سنی سالمندان را دنبال میکنند اما در ایران، شرایط متفاوت است. معیدفر دراینباره پیشنهاد میدهد: «با گردهماییهای برنامهریزیشده پیرامون موضوع سالمندان، میتوان به راهکارهای عملی بر اساس دانش و تجربه این افراد برای حل موضوعات خودشان دست پیدا کرد. از طرف دیگر مردم به موسپیدان اعتماد بیشتری دارند و این گروه از افراد جامعه میتوانند با شرکت در تشکلهایی برای کمک به گروههای خاص و اقشار آسیبپذیر برای خود و دیگران مفید باشند». بههرحال با دو نگاه مختلف میتوان به این افراد نگریست؛ اول اینکه آنها را افرادی نیازمند کمک دانست و دیگر اینکه آنان را افراد توانمندی ببینیم که میتوانند حامی جامعه باشند. سالمندان ترکیبی از گروههای شغلی مختلف جامعه هستند و میتوانند تجربیات خود را با کارآفرینان به اشتراک بگذارند یا برای جوانان کارآفرینی کنند.
منبع: روزنامه شرق – شماره ۲۵۰۷ – پنج شنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴