ششمین وبینار از سلسله نشستهای موسسه راهبردهای بازنشستگی صبا در سال ۹۸، روز سهشنبه ۵ آذرماه در محل صندوق بازنشستگی کشوری برگزار شد. در این نشست که به موضوع «ناگفتههای اصلاحات در سیستمهای بازنشستگی» اختصاص داشت، رضا کاشف، مشاور محترم معاون درمان سازمان تامین اجتماعی، به بیان تجربیات مکتوب نشده اصلاحات در کشورهای مختلف پرداخت.
وی در ابتدای بحث خود با اشاره به این موضوع که بدون درک شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم بر جوامع نمیتوان فهم خوبی از قوانین مصوب در کشورها داشت، گفت: پیشبینیهای مارکس از آینده نظام سرمایهداری باعث شد که این نظام به فکر اصلاح خود بیفتد که در نتیجه آن نخستین قانون بیمههای اجتماعی در آلمان، در پاسخ به اعتراضات کارگری در شرایط صنعتیشدن کشورها، ایجاد شد.
زمینههای اقتصادی خصوصیسازی سیستمهای بازنشستگی موضوع دیگری بود که این کارشناس امور بیمههای اجتماعی درباره آن توضیحاتی ارائه کرد: در آمریکا پس از دوران رکود اقتصادی به مدت ۴۰ سال نظریات کینزی مورد توجه بود و سیاستگذاران بر نظامهای PAYG، افزایش پسانداز و افزایش سرمایهگذاری تأکید داشتند، اما پس از آن و زمانی که این نظریات با شکست مواجه شد در دهه ۷۰ سیاستگذاران اقتصادی کاهش سهم کارگران از اقتصاد را پیشنهاد دادند.
کاشف با بیان اینکه اولین خصوصیسازی در سیستمهای بازنشستگی با همین تفکر اما در کشوری غیر از آمریکا (در شیلی) اجرایی شد، افزود: سیاستهای خصوصیسازی سیستم بازنشستگی در نظامهای دموکراتیک قابلیت اجرا نداشت و پس از کودتا و در یک سیستم اقتدارگرای کامل در شیلی اجرایی شد که درنتیجه آن بازنشستگان ۳۰ درصد از قدرت خرید خود را از دست دادند، هرچند نظامیان که اجراکنندگان این سیاست بودند از این تغییرات مصون ماندند.
این کارشناس امور بیمههای اجتماعی درباره مشکلات این خصوصیسازی که در اصطلاح به آن هفت گناه کبیره گفته میشود توضیح داد: درنتیجه اصلاحات اولیه در شیلی سطح پوشش کاهش یافت، مستمریها کاهش پیدا کردند، هزینههای اداری برخلاف تصور اولیه افزایش یافت، هزینههای مالی افزایش پیدا کرد، نابرابری جنسیتی افزایش یافت، رقابت بین شرکتهای بیمهای کاهش یافت و دخالت سیاستگذاران در صندوقهای بیمهای افزایش پیدا کرد؛ درنتیجه عملکرد سیاستها خلاف اهداف اعلام شده بود.
وی سپس به اصلاحات سالهای ۲۰۰۸ به بعد در شیلی اشاره کرد که در جهت جبران این شکستها برآمد و در توضیح آن گفت: درنتیجه این اصلاحات که در دوران ریاست جمهوری خانم باشله اجرایی شد، کاهش مستمریها از محل درآمدهای عمومی جبران شد، مناقصههایی برای کاهش هزینههای اداری به اجر درآمد و نابرابری جنسیتی کاهش یافت.
وی با تأکید بر اینکه باید به نقش پیشبرندگان سیاستهای اقتصادی و اجتماعی توجه داشت، گفت: سیاستهای خصوصیسازی در شیلی با حمایت بانک جهانی و توسط نظامیان پیش برده شد، در دهه ۲۰۰۰ سرمایهگذاران خارجی حامی خصوصیسازی سیستمهای بازنشستگی بودند و در شیلی در زمان ریاست جمهوری یک خانم اصلاحاتی در جهت بهبود وضعیت و کاهش نابرابری جنسیتی انجام شد.
اصلاحات در روسیه موضوع دیگر بحث کاشف در نشست بود. وی در توضیح اصلاحات این کشور گفت: در روسیه اصلاحات بازنشستگی بهصورت دفعی اجرا شد. در این کشور حقوق بازنشستگی بر مبنای امتیازات افراد تعیین میشود به این شکل که افراد بر مبنای دستمزد دریافتی، حق بیمه میدهند و به نسبت فاصلهای که با سقف دستمزد دارند، به آنها امتیاز تعلق میگیرد. در حال حاضر برای بازنشسته شدن امتیاز افراد باید به ۹ برسد و در آینده به ۱۵ افزایش مییابد. در این شیوه هرچه حقوق کمتر باشد امتیاز افراد کمتر است و درنتیجه آنها باید دوران طولانیتری را کار کنند تا به امتیاز حداقل دست پیدا کنند که این موضوع چالشی برای سیستم بازنشستگی این کشور شده است.
وی در ادامه درباره اصلاحات بازنشستگی در مجارستان، جمهوری چک، کره جنوبی و پاکستان توضیح داد: مجارستان نخستین کشوری بود که به سمت نظام چندلایه حرکت کرد و امروز شکست خورده است. در چک احزاب ملیگرا که با بازنشستگان ارتباط نزدیکی دارند، مخالف اصلاحات هستند. در کره جنوبی اتحادیههای کارگری اجازه افزایش حق بیمه را نمیدهند و از طرف دیگر فقر سالمندی در این کشور بالاست درنتیجه دولت از تجربه کانادا استفاده کرده است و بازنشستگی اجتماعی را برای حمایت از سالمندان طراحی کرده است. در پاکستان حرکت به سمت نظامهای NDC برای دولت هزینه بالا داشته است و نتایج مور انتظار به دست نیامده است.
این مدیر سازمان تأمین اجتماعی درنهایت تأکید کرد: در اجرای سیاستهای بازنشستگی باید تمام زمینههای تصویب، شرایط اجرا و نتایج آن توجه داشت.