ایراندخت عطاریان . رییس سابق صندوق بازنشستگی کشوری
روند افزایش طولعمر جمعیت انسانی وضعیت بیسابقهای به خود گرفته است. این یعنی جمعیتی با وضعیت جسمانی سالم، طول عمر بیشتر و سطح امید به زندگی بالاتر. در حالی که پیشبینی اثرات بالارفتن سن جمعیت چندان ساده بهنظر نمیرسد، اما میتوان گفت این اثرات موجب ایجاد چالشهای جدید و پیچیدهای میشود که نهتنها غیرقابل حل نیستند، بلکه موجبات ظرفیتهای جدید را نیز فراهم میآورند. دو عامل در روند افزایش سن جمعیت در هر کشوری از جهان دخالت دارد. افزایش طول عمر و کاهش باروری. هماکنون در تمام جهان سن امید به زندگی از سال١٩۵٠حدود ٢٠سال افزایش یافته است. در حالی که نرخ کلی باروری در دنیا از پنجفرزند برای هر زن به حدود ۵/٢ فرزند برای هر زن در ۵٠سال اخیر کاهش یافته است. با کاهش تعداد فرزندان میزان جمعیت سالمند اضافه میشود. این دو عامل در رشد جمعیت سالمند همه کشورها یکسان است و در کشور ما نیز صدق میکند. با توجه به اینکه سالمندشدن جمعیت، نگرانیهایی درباره سرعت رشد اقتصادی در آینده را ایجاد میکند و عملکرد و انسجام مالی درباره مراقبتهای بهداشتی، سیستمهای بازنشستگی و بالاخره رفاه زندگی در این دوران را به دنبال دارد، مهمترین اقدامی که میتوان در این حوزه انجام داد اصلاح سیستمهای بازنشستگی است. بهطور کلی بحثهای بینالمللی در زمینه سالمندشدن جمعیت نیز بر اصلاح سیستمهای بازنشستگی تمرکز کرده و منعکسکننده این واقعیتند که افزایش شمار سالمندان و افزایش طول عمر، باعث رشد هزینه برای طرحهای بازنشستگی است در نتیجه نیاز به تامین مالی بلندمدت معتبر را اجتنابناپذیر میکند. این اصلاحات تنها محدود به سیستمهای بازنشستگی نیست، بلکه تامین اجتماعی، مالیات و سیاستهای بازار کار را نیز تحتتاثیر قرار میدهد. اصلاح بازنشستگی در بسیاری از کشورها به شکل اصلاح در جزییات است که بهکندی صورت میگیرد ولی با ابعاد بسیار همچون کاهش در مزایا، افزایش حق بیمهها در سیستم بازنشستگی، توسعه و ایجاد حسابهای انفرادی و تغییر تدریجی در قوانین مرتبط با سن بازنشستگی اتفاق میافتد. اصلاحاتی که با شرایط مطلوب برنامهریزیشده باشند بر کل سیستم اثر میگذارد و راه گریزی ایجاد نمیکند، مثلا در شرایطی که از طریق بیمه بیکاری و از کارافتادگی آثار بازدارنده برای کارکردن بهوجود میآید. میتوان گفت انواع سیستمهای بازنشستگی بهطور یکسان با مقوله سالمندشدن جمعیت مواجه هستند. سیستمهای توازن هزینه با درآمد که از طریق دولت تامین مالی میشوند، با چالشهای جدیدی روبهرو هستند، در اینگونه سیستمها تعداد مستمریبگیران روبه افزایش است در حالی که تعداد افرادی که حق مشارکت پرداخت میکنند روبه کاهش است. سیستمهای بازنشستگی که بهصورت اختیاری تامین مالی میشوند، یعنی بودجه داوطلبانه دارند نگران سیاستهای اقتصادی آینده هستند. البته باید متذکر شد سیستمهای اجباری نیز برای دولت مسایل و مشکلات خاص خود را دارند. حال با توجه به چالشهایی که هماکنون پیشروی اصلاح سیستمهای بازنشستگی قرار دارد، ترکیبی از هر دو سیستم میتواند یک راه برای کاهش ریسک این دو سیستم باشد. در انتها هرچند مهمترین اقدام، اصلاح سیستم بازنشستگی است اما باید توجه داشت که الگوهای موفق اصلاحات بازنشستگی نیازمند کاربرد استراتژیهای جامع بهویژه در خصوص افزایش موثر مشارکت سالمندان در بازار کار است.
منبع: روزنامه شرق – شماره ۱۸۸۵ – چهارشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۲