ضرورت آموزش سازمانی
آموزش در سازمان به معنی تولید دانش، حفظ و انتقال آن به دیگر افراد سازمان است. نظریه آموزش در سازمان میگوید اعضای یک گروه زمانی یاد میگیرند که هنگام حل مشکلات و پیداکردن راهکار با یکدیگر تعامل داشته باشند؛ بنابراین توسعه فرهنگ آموزش و یادگیری در سازمان هم بهاندازه تدوین و ارائه دورههای آموزشی اهمیت دارد. بر اساس این نظریه، سازمانها برای ترویج فرهنگ یادگیری در بین اعضا باید فعالیتهای زیر را انجام بدهند:
- درنظرگرفتن پاداش برای افرادی که دانش و تجربهشان را با دیگران به اشتراک میگذارند.
- فرصت دادن به کارمندان برای تحلیل شکستها و درسگرفتن از آنها
- تشویق کارکنان برای تداوم در فرایند یادگیری
- به چالش کشیدن کارکنان و خارجکردن سازمان از حاشیه امن کنونی برای کسب تجربیات تازه و یادگیری بیشتر
همه سازمانها تلاش میکنند که سال جدیدشان نسبت به سال قبل بهتر باشد؛ حرکت روبهجلوی سازمان تنها زمانی ممکن میشود که تمام اعضای آن پیشرفت کرده باشند. دستاورد آموزش سازمانی، رشد و پیشرفت کارکنان سازمان است و به دنبال آن، سازمان هم پیشرفت خواهد کرد.
منابع انسانی یکی از حیاتیترین منابعی است که در سازمان شما وجود دارد. آموزش سازمانی به معنی تقویت و سرمایهگذاری روی این منبع مهم است که نتایج فوقالعادهای به همراه خواهد داشت. اهمیت آموزش سازمانی بهاندازهای است که بعضی از کمپانیها مثل: مکدونالد، فورد، موتورولا و زیراکس مؤسسات آموزشی و دانشگاههای مخصوص به خودشان را توسعه دادهاند.
انواع آموزش سازمانی
مفهوم آموزش سازمانی یعنی اعضاء سازمان مفهومی را یاد بگیرند، آن را در عمل به کار ببرند و به سایر کارکنان سازمان هم انتقال بدهند. سازمانهایی که آموزش را بهعنوان یکی از برنامههای مسیر خود در نظر میگیرند، بهمرورزمان تکامل پیدا میکنند و میتوانند بقایشان را در بازار تضمین کنند. باتوجهبه این مفهوم، متوجه میشوید چه مطالبی میتوانند بهعنوان آموزش در سازمان دستهبندی شوند. آموزش سازمانی را میتوان بر اساس موارد مختلفی دستهبندی کرد که عبارتاند از:
-
آموزشهای کوتاهمدت
این آموزشها دورههای کوتاهمدتی هستند که بین چند روز تا چند هفته طول میکشند. مثلاً زمانی که نیروی کاری وارد سازمان میشود، آموزشهای مرتبط بامهارت و آموزش کار در سازمان میبیند؛ این دوره بین یک هفته تا یک ماه طول میکشد و کوتاهمدت است.
-
آموزشهای بلندمدت
دورههایی که بیشتر از ۱۰۰ ساعت طول بکشند، بهعنوان دورههای بلندمدت شناخته میشوند. این دورهها ممکن است بهصورت ترمیک باشند و حتی تا چند سال هم طول بکشند یا احتمال دارد کوتاهتر باشند و بعد از چند ماه به پایان برسند.
-
آموزشهای عمومی
این آموزشها مواردی هستند که برای همه یا اکثر کارکنان سازمان کاربرد دارند. بهعنوانمثال آموزش گزارشنویسی در سازمانی که همه کارکنان باید بهصورت روزانه به مافوق گزارش بدهند، یک آموزش عمومی محسوب میشود. این آموزشها ممکن است کوتاهمدت یا بلندمدت باشند.
-
آموزشهای تخصصی
آموزشهای تخصصی مواردی هستند که به یک دپارتمان یا یک شخص خاص مربوط میشوند. مثلاً مهارتهای مربوط به شبکه و تجهیزات مدرن آن، به کارشناس شبکه سازمان برمیگردد و ارتباطی به منابع انسانی ندارد. در نتیجه یک دوره تخصصی است.
-
آموزشهای سطح مدیریتی
این نوع آموزش شامل آموزشهایی میشود که متناسب با مسائل سطح مدیرعامل، اعضای هیئتمدیره و مدیران ارشد برگزار شده و بهصورت فشرده و منطبق با نیازهای اساسی آنها در حوزههای تخصصی تدوین میشود.
-
آموزشهای سطح کارشناسی
آموزشهای سطح کارشناسی مواردی هستند که مربوط به حوزههای وظیفهای سازمان بوده و بهصورت جامع و عمیق تدوین میشود که میتواند شامل آموزشهای تخصصی و عمومی نیز باشد.
اهداف آموزش در سازمانها
هر سازمان باتوجهبه استراتژیها و سیاستهایی که دارد، اهداف مشخصی برای آموزش به کارکنانش در سطوح مختلف تعیین میکند. با بررسی سازمانهای مختلف مشخص شد که موارد زیر اهدافی هستند که اکثر مدیران آنها را بهعنوان اهداف آموزش در سازمانها در نظر میگیرند.
-
- آموزش کارمندان برای انجام وظایف بهصورت بهینه و بهترین شکل ممکن
- افزایش کیفیت کار و فراهمشدن امکان ارتقا شغلی برای کارمندان باتوجهبه رشد دانش و مهارتشان
- یادگیری بهروزترین تکنولوژیها و ابزارهای کاربردی در فرایندهای سازمانی
- ارتقای سطح مهارت و دانش کارمندان تمام سطوح سازمان و استفاده از دانش و مهارتهای تازه برای دستیابی به اهداف سازمانی
- توانایی همگامسازی با تغییرات بازار در کوتاهترین زمان ممکن
در حال حاضر دنیای کسبوکارها با سرعت زیادی در حال تغییر است. سازمانهایی که با این تغییرات همگام نشوند و سیستم کاریشان را بهروزرسانی نکنند، بهمرورزمان مشتریانشان را از دست میدهند و به حذف از بازار محکوم خواهند شد؛ مثلاً در پاندمی کرونا، کسبوکارهایی که از قبل روی آموزش سازمانی در زمینه فروش اینترنتی سرمایهگذاری کرده بودند، بهخوبی توانستند بحران را مدیریت کنند و حتی فروششان را افزایش بدهند. گروهی از سازمانها هم بهمحض ایجاد بحران دستبهکار شدند و نسخه اینترنتی کسبوکارشان را راهاندازی کردند. آنها بهاندازه گروه اول سود به دست نیاوردند؛ اما از بازار هم حذف نشدند. گروه سوم هم کسبوکارهایی بودند که تلاش کردند به همان شیوه قدیمی به کارشان ادامه دهند. کسبوکارهای این گروه یا از بازار حذف شدند یا ضررهای کلان کردند و توان جبران آن را نداشتند.
چگونگی تشخیص نیازهای آموزش سازمان
ممکن نیست به یکباره بتوانید همه نیازهای آموزشی سازمان را کشف کنید. باید با حضور در عمق سازمان و بررسی مسائل مختلف و صحبتکردن با کارکنان مرحله نیازسنجی را انجام دهید. این مرحله چندان ساده نیست. بسیاری از مدیران برای آموزش سازمانی از آن گذر میکنند و به همین دلیل است که نتیجه موردنظرشان را نمیگیرند.
اولین روش برای نیازسنجی این است که بهصورت مستقیم از کارمندانتان بپرسید که به چه آموزشهایی نیاز دارند. از آنها بخواهید علت نیاز به این آموزشها را هم بیان کنند. این کار هم در نیازسنجی به شما کمک میکند و هم باعث میشود وقتی آموزش فراهم شد، کارمندی که به آن نیاز داشته، با اشتیاق بیشتری برای یادگیری اقدام کند؛ زیرا احساس میکند برای مدیر ارزشمند بوده و نیازش برآورده شده است.
روش دیگر برای نیازسنجی کنکاش در عمق سازمان است. با کنکاش در سازمان و فرایندها متوجه میشوید در کدام قسمتها ضعف وجود دارد یا کارمندان هر بخش چه اشتباهاتی را مرتکب میشوند. به یاد داشته باشید که هیچ کارمندی هیچ اشتباهی را ازرویعمد انجام نمیدهد؛ هر ضعفی که در سازمان میبینید، ناشی از ندانستن است. با شناسایی این ضعفها و توجه به آنها در فرایند مدیریت آموزش سازمانی، میتوانید این مشکلات را از بین ببرید و سطح کیفی سازمانتان را ارتقا بدهید.
برای نیازسنجی میتوانید از افراد متخصص در این زمینه هم کمک بگیرید. بهعنوانمثال اگر احساس میکنید کارکنانتان در بخش فروش مشکل دارند، میتوانید از یک مدرس و مشاور در حوزه فروش بخواهید که سطح و توانمندیهای تیم فروش سازمانتان را بررسی کند، نیازهای آموزشی آنها را بشناسد و آموزشهای لازم در راستای فروش را به آنها ارائه بدهد.
کلام آخر
ذاتاً افراد تمایل به ارتقا و پیشرفت دارند؛ درصورتیکه آنها هدفی برای تحقق یا مسیری برای ارتقا نداشته باشند، آسیبهای فراوان روحی و روانی خواهند دید، اما هنگامی که در مسیر تعالی و یادگیری قرار بگیرند و نتیجه حاصل شده را در جریان زندگی شخصی و شغلی مشاهده کنند به شخصیتی مبدل میشوند که تمایل همیشگی به رشد و تلاش برای بهترشدن خواهند داشت. شما بهعنوان یک مدیر کدام شخصیت را برای کارمندان سازمان خود ترجیح میدهید؟
پویایی سازمان و انگیزهبخشی اهمیت بسیاری دارد. فراموش نکنید که مؤثربودن آموزشها هم نقش مهمی در این زمینه ایفا میکند. آموزش شنا به کبوتر هیچ انگیزهای در او ایجاد نمیکند، این آموزش پرواز است که به کبوتر انگیزه میدهد.
ما در مؤسسه راهبردهای بازنشستگی صبا بهصورت تخصصی آموزشهای کاربردی در حوزههای مختلف برای مدیران ارشد، مدیران میانی و سرپرستان سازمان ارائه میدهیم تا در جهت افزایش بهرهوری و توانمندسازی نیروی انسانی شرکتهای زیرمجموعه صندوق بازنشستگی کشوری گامی مؤثر برداریم