ضرورت ورود دانشگاه ها به گفتمان سازی حوزه صندوق های بازنشستگی
  1. خانه
  2. آرشیو نشست‌ها
  3. ضرورت ورود دانشگاه ها به گفتمان سازی حوزه صندوق های بازنشستگی

دانشگاه های کشور باید برای ایجاد حساسیت در جامعه و ارائه راه حل های بحران و صندوق های بازنشستگی، در میدان عمل وارد شوند.
به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل صندوق بازنشستگی کشوری، حامد شمس، مدیرکل روابط عمومی و امور بین الملل صندوق بازنشستگی کشوری در نشست هم اندیشی «جایگاه بازنشستگی در نظام تامین و رفاه اجتماعی» در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، گفت: شرایط صندوق های بازنشستگی بحرانی است و صدای این صندوق ها باید بالاتر از قبل در جامعه منعکس شود. حتی بیش از خود صندوق ها و رسانه ها، باید دانشگاه ها به طرح این مسائل به عنوان نهادهای مستقل، ناظر و موجه در کشور، کمک کنند.

شمس با اشاره به سه عامل عمده ایجاد بحران در صندوق های بازنشستگی، اظهار داشت: درباره بحران صندوق های بازنشستگی می توان هزاران مقاله، کتاب، یادداشت و تحلیل منتشر کرد، اما همه این مشکلات را می توان در سه دلیل عمده خلاصه کرد.
وی افزود: نخستین و اصلی ترین دلیل این بحران، مصوبات متعدد غیرکارشناسی بدون در نظر گرفتن بار مالی آن ها است. تنها در صندوق بازنشستگی کشوری، ۲۸ مصوبه غیرکارشناسی که به «قوانین قاتل» معروف شده، بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان بار مالی به این صندوق تحمیل کرده است.
شمس با تاکید بر اینکه نهادهای دولت و مجلس در دوره های مختلف به بحران صندوق های بازنشستگی در کشور دامن زده اند، گفت: این قوانین در دوره های مختلف تاریخی و تنها در دفاع از عده محدودی وضع و اجرا شده، اما کل صندوق بازنشستگی کشوری را درگیر بحران کرده است. همین شرایط به نحو کمتر یا بیشتری در سایر صندوق ها نیز قابل مشاهده است.

وی با بیان اینکه اکنون، آسمان همه صندوق های بازنشستگی خاکستری رنگ است، تصریح کرد: نکته ای که باید به آن توجه شود، اینکه صندوق های بازنشستگی، نهادهای بین نسلی هستند و همین امر محاسبه بار مالی قوانین حاکم بر آن ها را تا حد زیادی دشوار می کند. به عنوان مثال، تبعات اجرای قانون ورثه اناث یا طلاق های توافقی که به دلیل ضعف قوانین بین زوج های بازنشسته اتفاق می افتد، شاهدی بر این ادعا است.
شمس، دومین عامل ایجاد بحران در صندوق های بازنشستگی را نگرانی و واهمه نهادهای حاکمیتی در انجام اصلاحات پارامتریک و سیستماتیک در این صندوق ها عنوان و تاکید کرد: سن بازنشستگی در دنیا تابعی از سن امید به زندگی است و با بالارفتن سن امید به زندگی در جامعه، سن بازنشستگی نیز افزایش می یابد. تعیین سن بازنشستگی در ایران مربوطه به ۴۰ سال قبل است که در آن زمان سن امید به زندگی در جامعه حدود ۶۰ سال بود؛ در حالیکه، امروز، سن امید به زندگی در زنان ۷۴ و در مردان ۷۲ سال است.

مدیرکل روابط عمومی و امور بین الملل صندوق بازنشستگی کشوری، سومین عامل بحران صندوق های بازنشستگی را واگذاری غیرعادلانه بنگاه های زیان ده یا بدون سود به صندوق ها دانست و اظهار داشت: این واگذاری ها به ویژه در مورد صندوق بازنشستگی کشوری و سازمان تامین اجتماعی، افزایش بحران و تشدید مشکلات این صندوق ها را در پی داشت.
شمس تاکید کرد: واگذاری بنگاه ها به شکلی ناجوانمردانه صورت گرفت، تا حدی که تعداد زیادی از این شرکت ها کاملاً زیان ده و ورشکسته بودند و توان پرداخت حقوق پرسنل خود را هم نداشتند و متاسفانه در قالب رد دیون دولت، به صندوق ها تحمیل شدند.
وی تصریح کرد: فضای سنگینی که در ساختار اقتصاد سیاسی کشور حاکم است، از اصلاحات ساختاری در این بنگاه ها جلوگیری و در نتیجه بار مالی فزاینده ای به صندوق های بازنشستگی تحمیل کرده است.
شمس با طرح این سوال که «چگونه می توان به این بحران پرداخت و آن را مطرح کرد؟»، اظهار داشت: صندوق های بازنشستگی مانند بحران آب و محیط زیست در کشور هستند که در آن ها «آینده خوری منابع» اتفاق افتاده و منافع آنی بر مصالح آتی کشور ترجیح داده شده است.
وی تاکید کرد: چنین شرایطی در صندوق های بازنشستگی به خصوص به دلیل پیش خور کردن منابع آن ها و بدون توجه به آینده، نیازمند ایجاد حساسیت در جامعه به ویژه برای بیدار کردن نهادهای دولت و مجلس است. در چهار سال اخیر، تلاش های فراوانی شد تا با گفتمان سازی و ایجاد حساسیت در جوامع هدف، بحران موجود از زوایای مختلفی مطرح شود.

شمس با ارزیابی مثبت از برگزاری نشست های علمی و کارشناسی در سطح دانشگاه ها، گفت: این سلسله نشست ها به ایجاد حساسیت کمک می کند. صندوق های بازنشستگی نمی توانند به صورت یک طرفه به طرح چالش های خود بپردازند و باید گفت و گوهای چند سویه و کارشناسی شکل گیرد که نمونه آن در لغو قانون بازنشستگی پیش از موعد زنان با ۲۰ سال سابقه کار، در سال گذشته اتفاق افتاد.
وی یادآور شد: تصویب این قانون، کشتی به گل نشسته صندوق های بازنشستگی را کاملاً غرق می کرد و همین مقدار از استقلال اندک آن ها را هم از بین می برد. این قانون علاوه تحمیل بار مالی سنگین به صندوق ها به ویژه در یک دوره بلند مدت، خروج یک میلیون بانوی شاغل در کشور و کاهش مشارکت زنان در بازار کار ایران را در پی داشت که بسیار فاجعه بار بود.

شمس ادامه داد: بنابراین، رایزنی ها و مشارکت فعالانه صندوق های بازنشستگی، کارشناسان اجتماعی و اقتصادی، فعالان سیاسی، نمایندگان مجلس، دانشگاهیان و اصحاب رسانه منجر به ایجاد حساسیت و گفتمان مشترک و در نتیجه حذف کامل این قانون و جلوگیری از تصویب قانون قاتل دیگری برای صندوق های بازنشستگی شد.

 

خبرنگار: سید بهنام اخوت پور
عکاس: راحله شیخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

20 − 2 =

فهرست