اثر اجتماعی برتر
جشنواره پژوهشگران صندوق بازنشستگی کشوری ۱۴۰۳
ﻣﺨﺎﻃﺮات ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﮕﯽ و ﻣﻮاﺟﻬﻪ دوراﻧﺪﯾﺸﺎﻧﻪ ی ﻣﻌﻠﻤﺎن ﺷﺎﻏﻞ
حدیثه ربیعی
پایاننامه ارشد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
چکیده
نظریه جامعه مخاطرهآمیز اولریش بک بیان میدارد که نهادهای مدرن مخاطرات مختلفی را برای جوامع و افراد ایجاد میکنند بازنشستگی را میتوان یکی از این موارد دانست، زیرا علیرغم آنکه این پدیده ایجاد شد تا به کاهش نا امنی در جوامع بپردازد امروز خود به منبعی برای نا امنیها و مخاطرات تبدیل شده است. پژوهش حاضر بر اساس روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسانه به مطالعه مخاطرات بازنشستگی از دیدگاه معلمان شاغل و نحوه مواجهه دوراندیشان آنان با این مخاطرات پرداخته است. در این پژوهش ۳۰ نفر از معلمان شاغل در کشور با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد مطالعه قرار گرفتند. سوالات در این پژوهش به بررسی مخاطرات بازنشستگی شناسایی شده توسط معلمان شاغل و نحوه مقابله و مواجهه آنان با این مخاطرات پرداخت. سپس از روش تحلیل مضمون (تماتیک) برای دسته بندی مخاطرات و راهبردهای مواجهه با آنها استفاده شد. یافتههای حاصل از پژوهش حاکی از آن هستند که عموما دیدگاههایی چندوجهی در خصوص مخاطرات بازنشستگی قابل شناسایی است که شامل مخاطرات حوزه سلامت و درمان، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، سیاستگذاری، مخاطرات مربوط به عملکرد صندوق ها مخاطرات حوزه خانواده و مخاطرات حاصل از عدم قطعیتها میگردد. مواجهه افراد با این مخاطرات نیز در یک طبقه بندی دوگانه مواجهات ذهنی و مواجهات عملی را در بر میگیرد. مواجهات ذهنی شامل خیال پردازی و برنامهریزی ذهنی کسب آگاهی، توکل به خدا و مقایسه بیمهها میشد. مواجهات عملی کار پس از بازنشستگی، بهرهگیری از اشکال حمایت سنتی بهرهگیری از اقدامات نهادی فعالیت فرهنگی هنری، اعتراض به اقدامات، ارجحیت درآمد بالا بر بیمه و بالعکس، تلاش برای عضویت در بیمه تمایل به خروج زودهنگام را شامل میشد. بنابراین تجربه بازنشستگی معلمان در ایران را باید حاصل از تاثیر نیروهای متعدد و پیچیده ای دید که در ابعاد مختلفی همچون ابعاد، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و… مخاطرات بازنشستگی را برای معلمان تشدید نموده و آنان را با مسائل مختلفی در دوره بازنشستگی روبرو خواهد ساخت. مخاطراتی که نیازمند مواجهه افراد و دولتها بوده و در غیر این صورت ممکن است فاجعه آفرین باشد.